سفارش تبلیغ
صبا ویژن
با تو هستم و خواهم بود... (یکشنبه 87/11/6 ساعت 5:45 عصر)

 

تو برایم هنوز بهترین حضور هستی ، در بهترین قاب دنیا ....

 تن غربت زده جوانی ام از عشق تو گم شد و این نوشته زخمی بر دیوار دلم رنگ ترحم گرفت ...

 من انتظار آبی ترین روز ها را می کشم نباید در حسرت نبودن شهد شیرین زندگی ثانیه ها را به ساعت ها تبدیل کنم و بی ارزو خواب فرداها را ببینم ....
 به اندازه همان ستاره هایی که شب های خلوتم را نظاره گر بودند

 می خواهمت و سحر گاهان همراه با طلوع خورشید از شوق تو بیدار می شوم و صدای عاشق ترین شقایق ها را از پنجره اتاقم می شنوم ....


 





 
  • بازدیدهای این وبلاگ ?
  • امروز: 10 بازدید
    بازدید دیروز: 10
    کل بازدیدها: 53928 بازدید
  • درباره من

  • حرفهایی از ته دل
    mojtaba
    سلام به همه من مجتبی هستم و18 سال سن دارم امیدوارم لحظات خوبی را در وبلاگ من داشته باشید
  • اشتراک در خبرنامه
  •  
  • لینک دوستان من
  •